.: پابسته ؛ داستان های خیلی کوتاه :.

داستان کوتاه داستانک مینیمال مینی مال قصه 100 کلمه ای
مشخصات بلاگ
.: پابسته ؛ داستان های خیلی کوتاه :.

بسم الله الرحمن الرحیم
این‌جا داستان های چند خطی نوشته می شود.

آخرین مطالب
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۰۲ ق.ظ

18- عید قربان

تنها همان یک روز، با خیال راحت کباب می خورد.

*
*
*
پینوشت : حال و روز ما ولی اینطور نیست.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۹
عین.میم

نظرات  (۷)

 سلام....
کمی برای دلمان....
************************
گریه جبرئیل....
گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود ، جوانی از آنجا می گذشت ... ؛
جبرئیل گفت این جوان را می شناسی؟ این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد ؛
یوسف دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایــای بی شماری داد و دستــور داد هر خواستــه ای دارد برآورده شــود ؛
در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید ؛
جبرئیل گفت: ای یوسف ، تو عبد خدا هستی و در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می کنی ، حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز 5 باز نماز می خواند و در آن به پاکی خدا شهادت می دهد چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار میکند ... !!!

۱۰ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۳۸ وبلاگستان 8دی
عرض سلام و ادب.
وبلاگ ارزشمند شما در وبلاگستان 8دی – مرجع وبلاگ نویسان گیلانی لینک شده است.
http://8deyblog.ir/links/
شما می توانید با لینک کردن و قرار دادن بنر تبلیغاتی سرویس وبلاگستان 8دی در وبلاگ خود ما را یاری نمایید.
در صورت تمایل پس از بروزرسانی ما را مطلع سازید.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.

سلام وقتتون بخیر؛وبتون عالیه فقط کاش متن هارو طوری بنویسید که همه منظورتون رو بفهمند.بعضی وقتها حتی امکان این هست که منظورتون کاملا برعکس فهمیده بشه.

لطفاطوری بنویسید که ماها هم بتونیم استفاده کنیم وفقط در سطح خودتون وامثال خودتون نباشه.

ممنون

سلام علی نظرت؟

بسم رب الشهدا و الصدیقین

مصطفی جان!

عزتمند رفتی اما لگد مال کردند عزتی که با خونت برایمان خریدی! پلمپ کردند راه پر افتخاری که به بهای عمرت هموار ساختی!

کمرمان شکست. ای کاش ما هم مثل تو این روزها ی حقارت در برابر قدرتها ی پوشالی را نمی دیدیم! چه رسد به این که لمسش کنیم ..آنهم با صدقه ای پرمنت در سبد کالاییشان!

 

 

شادی روح شهید مصطفی احمدی روشن و شهدای هسته ای صلوات

تشکیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛
پاسخ:
سلام سید!
اگر تنها دو روز از عمرمان باقی باشد چه بیاموزیم؟
پاسخ:
نمیدونم حقیقتش
طیعتا باید 7 سال کنکور نکیر و منکر یا چیزی تو این مایه ها رو آموخت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بسم الله الرحمن الرحیم

پی‌نوشت‌های وبلاگ:

1)> ای فرزند آدم! در شگفتم چگونه تو با مردم انس می‌گیری و به‌دیگران دل می‌بندی درحالیکه می‌دانی تنها خواهی مُرد و می‌دانی تنها در قبر خواهی خُفت و تنها در پیشگاهِ من خواهی ایستاد و تنها حساب پس خواهی داد؟ آیا اندیشیده‌ای چقدر تنها خواهی بود؟ساعتی؟روزی؟ماهی؟سالی؟چند هزار سال؟چندمیلیون‌سال؟ (کتاب تنهایی، محمدرضا زائری؛ نشر سروش)
نقد ما ؛ نقدهایی بر دولت یازدهم