.: پابسته ؛ داستان های خیلی کوتاه :.

داستان کوتاه داستانک مینیمال مینی مال قصه 100 کلمه ای
مشخصات بلاگ
.: پابسته ؛ داستان های خیلی کوتاه :.

بسم الله الرحمن الرحیم
این‌جا داستان های چند خطی نوشته می شود.

آخرین مطالب
شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۱ ب.ظ

28- مال من

از کنار صندوق صدقات که رد می شدم دلم نیامد پولی نیندازم. یک 200 تومانی انداختم.

طبق معمول تهش بیرون ماند. فوتی کردم و رد شدم.

از روبرو پسرکی یک دستش را داده بود به پیرمردی و با دست دیگرش سر چیپس را خفت کرده بود. توی خیابان شلوغ داشتند می آمدند سمت من.

همینطور از کنارم که رد می شدند پسرک اشاره ای به چیپس کرد و گفت: «بابابزگ! میخوای چنتا از این چیپسا بهت بدم؟!»

*

*

*

پی‌نوشــــــــــــــت : 

0- وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ ؛ نور.33

1- فرا خوان

2- قسمت دوم واقعی بود

3- اللّهُمّ إِنیّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَیَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصّبْرِ و ... دعای هشتم صحیفه. دعای قشنگیه.

4- من مى‌خواهم خواهشى از مردم بکنم! و آن این است: کسانى که وقت‌هاى ضایع ‌شوند‌ه‌اى دارند؛ مثلاً به اتوبوس یا تاکسى سوار مى‌شوند، یا سوار وسیله‌ى نقلیه‌ى خودشان هستند و دیگرى ماشین را مى‌راند، یا در جا‌هایى مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر مى‌برند و به‌ هرحال اوقاتى را در حال انتظار به بى‌کارى مى‌گذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتى هم به مقصد رسیدند، نشانى لاى کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصت‌هاى بعدى آن را باز کنند و از همان‌جا بخوانند. رهبر انقلاب 75/2/23

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۲۰
عین.میم

نظرات  (۲)

مقایسه ی قشنگی بود.
ماها خروجی حساب بانکی هامون رو بدجور خفت کردیم...

پاسخ:
سلام
ممنون
همینطوره تقریبا
به یاد قدیما سلام
خوبید؟

پاسخ:
سلام
جالبه. دو سه روز پیش به ذهنم اومدید و اینکه خیلی وقته خبری ندارم ازتون
الحمدلله، هستیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بسم الله الرحمن الرحیم

پی‌نوشت‌های وبلاگ:

1)> ای فرزند آدم! در شگفتم چگونه تو با مردم انس می‌گیری و به‌دیگران دل می‌بندی درحالیکه می‌دانی تنها خواهی مُرد و می‌دانی تنها در قبر خواهی خُفت و تنها در پیشگاهِ من خواهی ایستاد و تنها حساب پس خواهی داد؟ آیا اندیشیده‌ای چقدر تنها خواهی بود؟ساعتی؟روزی؟ماهی؟سالی؟چند هزار سال؟چندمیلیون‌سال؟ (کتاب تنهایی، محمدرضا زائری؛ نشر سروش)
نقد ما ؛ نقدهایی بر دولت یازدهم