.: پابسته ؛ داستان های خیلی کوتاه :.

داستان کوتاه داستانک مینیمال مینی مال قصه 100 کلمه ای
مشخصات بلاگ
.: پابسته ؛ داستان های خیلی کوتاه :.

بسم الله الرحمن الرحیم
این‌جا داستان های چند خطی نوشته می شود.

آخرین مطالب
پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۰۹ ب.ظ

11- « لم تقولون ما لا تفعلون »

بسم الله الرحمن الرحیم

«سلم لمن سالمکم»اش را خودش می خواند و ادامه را می سپرد به جماعت..

(پینوشت ادامه مطلب)


*

*

*

پینوشـــــــــــــت :

1- یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ‏ ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! چرا چیزى مى‏گویید که عمل نمى‏کنید؟ (+)

2-ادامه «حرب لمن حاربکم» بود.

3- «توصیه نپذیر، محفل ادبی نرو، بنویس، منتشر کن... جای خالی زیاد است». توصیه امیرخانی به داستان نویسان جوان.(از کتاب پینگ پونگ؛ مصاحبه های مهدی‌نژاد با هنرمندان)

4-نمی دانم کجایی، یا که ای، آنقدر می دانم؛ که می آیی که بگشایی سراپا بندهای ما... (برا مرحوم قیصر امین پور فاتحه.)

5-عوامی رو هم آپ شده اخیرا : +

 6-الان رنگ پینوشت رو نقره ای گذاشتم میشه خوند؟!

نظرات  (۱۷)

خیلی خیلی زیبا بود. از اون یک خطی های جون دار بود.با اجازه واسه چندین نفر پیامکش زدم

متن نقره ای را به رنگ نقره ای گذاشته ای و میپرسی میشه خوند!؟
خب اگه نمیشد خوندش چطور باید میگفتیم نمیشه خوند؟!

راستی لطفا آدرس "پیامک 57" رو در پیوندها درست کن که انقد ضایع نشم و هر بار به در بسته نخورم

یا علی
سلام.
بقول آقای "وارث" ،از اون یک خطی های جون دار بود.
و اینکه مثل قبلی گنگ نبود مفهومو میرسونه.
شما میدونید سر 57کلیپ چی اومده دقیقا؟!!
۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۱۷ محمد مهرزاد
سعلام

واسه همینه من خیلی از حرفا رو نمیزنم دیگه؟
مجه نع؟


 در مورد رنگ متن هم میشه ولی سخت!
۱۱ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۰۴ محمد مهرزاد
مچجگکررم.
۱۲ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۳۷ محمد جواد. م
سلام علی
جالب بود. داستانی هم که برا رجا فرستادی همین طور
یه سوال
اینطوری قرار بود ما رو فراموش نکنی با این همه پیامکی که نمی فرستی!!!!!!
۱۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۰ محمد مهرزاد
سلام محمد جواد

کلمن بی معرفت نیستا گاها بی معرفت میشه!

فدای شما علی جان تشکر لازم نیس.
محال را تمنا نکنید......
۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۵۵ محمد مهرزاد
مثلا اگر بیشتر بحرفم مثل پابسته قبلی سانسورم میکنی؟

بهدشم بده تا جواب بدی جوا خوانندگان محترمو میدم تا بیای؟

اینجام آزادی بیان نیست
مملکته داریم؟؟
۱۶ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۴۸ محمد مهرزاد
چیست بازم پستت به محاق رفت؟؟؟

در مورد پست و داستانک هم نظر بدبد خب مثه من

این بیان شکلکاش کجاست عایا؟؟
۱۸ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۴۰ محمد مهرزاد
واخعن جاش خالیه

نامدی نکن دیگه نظرات می که آزادن

ولی خب بیان خوبیش اینه تو متن نمیتونی دست ببری :-d


۱۸ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۸ زیر درخت بلوط

دمت گرم داداش...

سلام.

میبینم که دوباره رفتی تو خط پابسته نویسی!

ولی این بار راستش خیلی خشک نوشتیش. خیلی بی روح بود.

البته نباید از حق گذشت که مفهوم عالی داشت.

اما معلومه نوشته ی یه آدم خسته است!!!

خواهشا با پیژاما ننویسین تا این نشه!(به یاد امیرخانی)!

 

حیف که از دستم برنمیاد.....

کاش شما وقت میکردید  یه کار گرافیکی خوب واسه ففروا بکنید از این پست

http://knevis.mihanblog.com/post/83

آسمان منتظر تکبیر های ماست

کجایند حسینیان کربلا

التماس دعا

سلام علیکم

ممنون از حضورتون
لطف کردین به کلبه ما، شما خودتون صاحب کرامتیتد! :)

ان شا الله خدا توفیق خدمت به خودش و خلق رو به ما بده!
نه نمی شه خوند
امیرخانی و ما ارداکه : فاضل نظری همین رو به من گفت : محفل ادبی نرو :::: گفت به جاش سعی کن با خدا ارتباط برقرار کنی = ادبی اش رو گفت : منظورش همون تقوا بود
البته محفافل ادبی جون دار و به درد بخور = خیلی تو پیشرفت کمک می کنه = بدون چراغ که نمی شه تو تاریکی راه رفت = یا استاد خصوصی باید بگیری یا اینقد کسب نورانیت کنی که جملاتت همه نور باشه ، بی قاعده بی قانون بشینه رو دل مخاطب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بسم الله الرحمن الرحیم

پی‌نوشت‌های وبلاگ:

1)> ای فرزند آدم! در شگفتم چگونه تو با مردم انس می‌گیری و به‌دیگران دل می‌بندی درحالیکه می‌دانی تنها خواهی مُرد و می‌دانی تنها در قبر خواهی خُفت و تنها در پیشگاهِ من خواهی ایستاد و تنها حساب پس خواهی داد؟ آیا اندیشیده‌ای چقدر تنها خواهی بود؟ساعتی؟روزی؟ماهی؟سالی؟چند هزار سال؟چندمیلیون‌سال؟ (کتاب تنهایی، محمدرضا زائری؛ نشر سروش)
نقد ما ؛ نقدهایی بر دولت یازدهم